۱۳۹۲ فروردین ۶, سه‌شنبه

عاشقانه ام

عاشقانه ام تو بودی عاشقانه ات نبودم
وقت خواندن نگاهت من ترانه ات نبودم
تو کجا با من شدی ما که من_ من باز شده گم
که من_ من شده تنها میون این همه مردم
جای خنجر توی قلبم جای دشنه روی پشتم
در حریق این شکستن من دل خودم را کشتم
خسته از حادثه ی عشق به تو من سجده نمودم
منو از من تو گرفتی من آخه من که نبودم
رهسپار جاده ی درد به سراب چرا رسیدم
توی این بازی تقدیر من فقط سوختم تکیدم
من سزاوار تو بودم تو چرا از من گذشتی
رد شدی از باور من قلب ساده ام شکستی
هر ترانه ام تو بودی من ترانه ات نبودم
ای حریق باور من عاشقانه ات نبودم
24/4/1391 تهران

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر