۱۳۹۲ فروردین ۱۰, شنبه

دل دریایی

دل دریائی ی خسته
چرا بال و پرت بسته
چرا غمگین و تنهائی
اسیر رنج دنیائی
چرا لبریزی از اندوه
غم و دردت شده چون کوه
غریب و بی کس و کاری
نمی بینی ز کس یاری
زتنهائی دلت خونه
دلت از غم می خونه :

- نمی بینم یکی همدرد
در این دنیای بس نامرد !!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر