برای رفیق : ولادیمیر ایلیچ اولیانف
در این فضای قیری رنگ
در این حصار
با ابعاد مجسم نا مشخص
از مشرق تا به یاس
از مغرب تا به عبث
از جنوب تا به تردید
و از شمال تا به اضطراب
تنها تر از
{ انسان }....
کیست ....؟؟؟؟؟
انسان
این غریب نا آشنا
این بیگانه ی تنها مانده
در طوفان ها ...
در عصیان ها ...
در طغیان ها ...
و هجوم ملخ وار شکستن
و فرو ریختن ...
در روبرو سراب
در پشت سر پرتگاه
انسان
که بی رائد در قلق
زیستن را تجربه میکند
دردمندانه ...
غمگنانه ...!!!؟؟؟
در این فضای قیری رنگ
در این حصار
با ابعاد مجسم نا مشخص
از مشرق تا به یاس
از مغرب تا به عبث
از جنوب تا به تردید
و از شمال تا به اضطراب
تنها تر از
{ انسان }....
کیست ....؟؟؟؟؟
انسان
این غریب نا آشنا
این بیگانه ی تنها مانده
در طوفان ها ...
در عصیان ها ...
در طغیان ها ...
و هجوم ملخ وار شکستن
و فرو ریختن ...
در روبرو سراب
در پشت سر پرتگاه
انسان
که بی رائد در قلق
زیستن را تجربه میکند
دردمندانه ...
غمگنانه ...!!!؟؟؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر