پاییز را ,
دوست می دارم
هر چند زرد می شوم
می ریزم
عریان می شوم
می دانم اما
بعد از این عریانی
بعد از این خواب زمستانی ,
دوباره جوانه می زنم
دوباره سبز می شوم
پاییز را ,
دوست می دارم
زیرا در این فصل ,
می توانم خود را
از کهنگی ها جدا کنم
تا برای نو شدن
انتظارها را
صدا کنم
پاییز را ,
دوست می دارم
و این پیام زیبایش را :
از خود مردن
تا از بهار زنده شدن
تازه شدن
نو شدن
پاییز را ,
دوست می دارم
ای پاییز دوست داشتنی
مرا سخت در آغوش بگیر
مرا عریان کن
مرا برهنه کن
تا برهنه
از کولاک های زمستان بگذرم
آبدیده شوم
سخت شوم
تا در بهار
دوباره از نو احیا شوم
پاییز را ,
دوست می دارم
که عاشقانه در گوش من
نوید بهار را
زمزمه می کند .
اکبر درویش . آذر ماه سال 1386
دوست می دارم
هر چند زرد می شوم
می ریزم
عریان می شوم
می دانم اما
بعد از این عریانی
بعد از این خواب زمستانی ,
دوباره جوانه می زنم
دوباره سبز می شوم
پاییز را ,
دوست می دارم
زیرا در این فصل ,
می توانم خود را
از کهنگی ها جدا کنم
تا برای نو شدن
انتظارها را
صدا کنم
پاییز را ,
دوست می دارم
و این پیام زیبایش را :
از خود مردن
تا از بهار زنده شدن
تازه شدن
نو شدن
پاییز را ,
دوست می دارم
ای پاییز دوست داشتنی
مرا سخت در آغوش بگیر
مرا عریان کن
مرا برهنه کن
تا برهنه
از کولاک های زمستان بگذرم
آبدیده شوم
سخت شوم
تا در بهار
دوباره از نو احیا شوم
پاییز را ,
دوست می دارم
که عاشقانه در گوش من
نوید بهار را
زمزمه می کند .
اکبر درویش . آذر ماه سال 1386
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر