سوگوار توام
ای طبیعت سبز
که روز به روز
از درخت و گل و گیاه
خالی می شوی
و آسمانخراش ها و کارخانه ها
به جای درختانت می رویند
دریاچه هایت خشک می شود
و بوی نمک
در شهرها می پیچد
هوای آلوده
فضای شهرها را اشغال می کند
و نسل جانورانت
به انقراض نزدیک می شود
جنگل ها می سوزند
پلنگ ها می میرند
و ماهیان در گل می نشینند
سوگوار توام
ای طبیعت زیبا
که رام انسان شدی
اما قربانی گشتی
درخت هایت تیغه ی تبرها را
ترانه شد
رودهایت تشنگی آب را
جوانه شد
درهم شکستی
در زیر هجوم ماشین ها
ولگدمال شدی
در زیر پای آدم ها...
سوگوار توام
سوگوار تو
اکنون که می روم تا آماده شوم
تا بر جسم بی جان تو
نماز مرگ بخوانم .
اکبر درویش . 18 آبان ماه سال 1392
ای طبیعت سبز
که روز به روز
از درخت و گل و گیاه
خالی می شوی
و آسمانخراش ها و کارخانه ها
به جای درختانت می رویند
دریاچه هایت خشک می شود
و بوی نمک
در شهرها می پیچد
هوای آلوده
فضای شهرها را اشغال می کند
و نسل جانورانت
به انقراض نزدیک می شود
جنگل ها می سوزند
پلنگ ها می میرند
و ماهیان در گل می نشینند
سوگوار توام
ای طبیعت زیبا
که رام انسان شدی
اما قربانی گشتی
درخت هایت تیغه ی تبرها را
ترانه شد
رودهایت تشنگی آب را
جوانه شد
درهم شکستی
در زیر هجوم ماشین ها
ولگدمال شدی
در زیر پای آدم ها...
سوگوار توام
سوگوار تو
اکنون که می روم تا آماده شوم
تا بر جسم بی جان تو
نماز مرگ بخوانم .
اکبر درویش . 18 آبان ماه سال 1392
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر