۱۳۹۲ شهریور ۱۷, یکشنبه

تو چشات نگاه کنم

رنگ عسل داره چشات شعر و غزل داره چشات
حرفای عاشقونه رو بغل بغل داره چشات
چشات یه حوض نقاشی انگاری که کاشی کاری
وقتی هوا تاریک می شه ماهو تو چشمات می ذاری

می شه یه کم من بشینم توی چشات نگاه کنم
معنی زندگی رو من تو چشم تو پیدا کنم
مثه یه عابد شب و روز چشماتو من قبله کنم
تا آخرین لحظه ی عمر به چشم تو سجده کنم

هزارتا ناز داره چشات قصه و راز داره چشات
برای عشق و عاشقی درهای باز داره چشات
چشات مثه یه معبده رویای زیبایی داره
دنیای من خراب می شه وقتی که چشمات می باره

می شه یه کم من بشینم توی چشات نگاه کنم
معنی زندگی رو من تو چشم تو پیدا کنم
مثه یه عابد شب و روز چشماتو من قبله کنم
تا آخرین لحظه ی عمر به چشم تو سجده کنم

اکبر درویش . اسفند سال 1387


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر