۱۳۹۲ شهریور ۱۴, پنجشنبه

احساس ناب

دستتو بذار تو دستام حس دستامو صدا کن
ای عطوفت تو ممتد منو با عشق آشنا کن
بذار تا کنار تو من زندگی رو یاد بگیرم
سر رو شونه هات بذارم من بدون تو بمیرم

تو همون شوری که بر من نبض عاشقانه دادی
به حریم بودن من حس صادقانه دادی
چشمامو از نو گشودی تا بدونم زندگی چیست
غیر دوست داشتن و ایثار هیچ ترانه دلپذیر نیست

دستتو بذار تو دستام بذار با هم دیگه باشیم
واسه ی خواستن و خاستن در کنار هم به پاشیم
همصدای قلب من باش توی این مسیر رفتن
بذار با تو تازه تر شه لحظه های دل سپردن

تو همون احساس نابی که به من عاشقی آموخت
منو با سوزن احساس به تن عاطفه ها دوخت
چشمامو از نو گشودی تا بدونم زندگی چیست
غیر دوست داشتن و ایثار هیچ ترانه دلپذیر نیست

اکبر درویش . مهرماه سال 1384

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر