۱۳۹۴ دی ۲۶, شنبه

شعر باید خودش بیاد ...

در این که یک شعر چگونه شکل می گیرد حرف های بسیاری گفته شده است اما از دیدگاه من , برای شکل گرفتن یک شعر , دو مرحله لازم است : مرحله ی اول که شعر می آید و گفته می شود , و در این مرحله باید اجازه داد هر چه را که به روی کاغذ می آید نوشته شود حتی اگر در آن اشتباهی هم باشد و یا با ساختار شعر جور در نیاید و ... و مرحله ی دوم مرحله ی ساخت است که شعر را باید تنظیم و ویرایش کرد .
- البته بگویم هیچ قانون کلی ای وجود ندارد و هیچ حرفی حرف آخر نیست و در ضمن من هم منتقد و صاحب نظر نیستم و فقط حرف های دل خودم را و نظرم را می نویسم -
شعر ساختنی نیست . نمی شود نشست و یک شعر ساخت . شعرهای ساختنی و زوری اصولا عمر کوتاهی دارند و ماندگاری شان بسیار ناچیز است . اما یک شعر خوب , شعری است که شاعر اجازه می دهد در او جاری شود , زور نمی زند بلکه احساس خودش و فکر خودش را می نویسد . و به قول معروف : باید اجازه داد که شعر خودش بیاید .
شعرهای من هم همینگونه است . اجازه می دهم آن چه در ذهن من شکل می گیرد و در احساسم جاری می شود , روی کاغذ بیاید . اما مشکلی که من دارم این است که اهل شیراز می باشم و به قول خیلی ها شیرازی ها تنبل هستند و من در تنظیم و ویرایش شعرهایم بسیار سهل انگار و تنبل هستم . اینگونه است که بیشتر شعرهای من ویرایش نشده هستند و همان چیزی را که در لحظه ی آمدن شعر می نویسم در اختیار دوستان قرار می دهم .
نمی خواهم از خودم دفاع کنم و بگویم که شعرهای من نیاز به ویرایش ندارند اما تنبلی من همیشه باعث شده است که شعرهایم را بدون ویرایش ارائه کنم و این خوب نیست ولی , .....
در هر صورت , همیشه ویرایش و تنظیم شعرهایم را به بعد موکول کرده ام اما این بعد کی می رسد ؟ خودم هم نمی دانم !
برقرار باشید .
اکبر درویش . دی ماه سال 1394

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر