مرا ممنوعه ها خوب است
دلم ممنوعه می خواهد
هنوز ممنوعه ای تازه
در این بیغوله می خواهد
بیا اکنون فریبم ده
مرا وسوسه کن ای یار
تو این بار بوسه هایت را
به دست کام من بسپار
که تا عریان شویم از هم
به دور از این حریم درد
بهشت را هم نمی خواهم
تو را می خواهمت همدرد
بریم جایی که ما باشیم
به دور از کینه ها باشیم
خدا را هم نمی خواهم
بیا با هم خدا باشیم
چه کس منع کرده است ما را
از این عشقی که آغاز است
به بین آغوش گرم ما
همان معراج و پرواز است
اگر که با تو باشم من
ز دوزخ هم هراسی نیست
مرا آغوش تو خوب است
جز آغوشت بهشتی نیست
مرا ممنوعه ها خوب است
دلم ممنوعه می خواهد
دلم یک عشق ممنوع تر
در این بیغوله می خواهد
تو را می خواهم ای ممنوع
بدون تو جهان خوار است
اگر چه حکم این خواستن
مرا چون حلقه ی دار است
اگر که با تو من باشم
ز مرگ هم هیچ هراسی نیست
مرا آغوش تو خوب است
مرا آغوش تو کافی ست
اکبر درویش . 16 خرداد 1392
دلم ممنوعه می خواهد
هنوز ممنوعه ای تازه
در این بیغوله می خواهد
بیا اکنون فریبم ده
مرا وسوسه کن ای یار
تو این بار بوسه هایت را
به دست کام من بسپار
که تا عریان شویم از هم
به دور از این حریم درد
بهشت را هم نمی خواهم
تو را می خواهمت همدرد
بریم جایی که ما باشیم
به دور از کینه ها باشیم
خدا را هم نمی خواهم
بیا با هم خدا باشیم
چه کس منع کرده است ما را
از این عشقی که آغاز است
به بین آغوش گرم ما
همان معراج و پرواز است
اگر که با تو باشم من
ز دوزخ هم هراسی نیست
مرا آغوش تو خوب است
جز آغوشت بهشتی نیست
مرا ممنوعه ها خوب است
دلم ممنوعه می خواهد
دلم یک عشق ممنوع تر
در این بیغوله می خواهد
تو را می خواهم ای ممنوع
بدون تو جهان خوار است
اگر چه حکم این خواستن
مرا چون حلقه ی دار است
اگر که با تو من باشم
ز مرگ هم هیچ هراسی نیست
مرا آغوش تو خوب است
مرا آغوش تو کافی ست
اکبر درویش . 16 خرداد 1392
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر