۱۳۹۲ مهر ۱۹, جمعه

ای آزادی

چه این دنیا
چه آن دنیا
بی تو ,
هیچکدام
مرا ,
به پشیزی نمی ارزد .

هرچه هست ,
با تو برای من زیباست
با توست
که دوست می دارم
با توست
که زندگی را می خواهم

اما ,
بی تو
ای آزادی ,
هیچ چیزی مرا ارضا نمی کند
همه چیز زشت است
همه چیز زنجیری ست
که بر دست و پای من بسته شده است

اما ,
بی تو
ای آزادی ,
زندگی زندان رویاهای من است
و خاری ست
که در چشم من فرو می رود .

اکبر درویش . مهرماه سال 1392

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر