اول :
نبودن تو
درد
ندیدن تو
رنج
من اکنون
تمام درد هستی را
تجربه می کنم
و رنج دنیا را
بر دوش دارم !
دوم :
دوستت دارم را
باور کن
آن گاه تمام شاعران شهر
از تو خواهند گفت
دوستت دارم را
باور کن
آن گاه تمام شعرهای جهان
عاشقانه خواهد شد .
سوم :
مهربانی
از جهان
رخت بسته است
مهربان من
چه می کنی با من !؟
چهارم :
چه رسوایی تلخی !
همه فهمیده اند
من تو را دوست دارم
اما
تو هنوز نفهمیده ای !؟
پنجم :
روزگار ما
روزگار مهربانی خواهد شد
اگر
تو با من مهربان شوی !!
ششم :
دلت
مال من نیست
اما
دل مرا شکار کرده ای
بی انصاف
به بین با من چکار کرده ای !؟
هفتم :
نگاهت زیباست
زیبایی نگاه تو را
به ترانه ها خواهم بخشید
تا تمام ترانه های جهان
عاشقانه شود
اکبر درویش . آذر و دی ماه سال 1393
کوتاه گویی های عاشقانه
نبودن تو
درد
ندیدن تو
رنج
من اکنون
تمام درد هستی را
تجربه می کنم
و رنج دنیا را
بر دوش دارم !
دوم :
دوستت دارم را
باور کن
آن گاه تمام شاعران شهر
از تو خواهند گفت
دوستت دارم را
باور کن
آن گاه تمام شعرهای جهان
عاشقانه خواهد شد .
سوم :
مهربانی
از جهان
رخت بسته است
مهربان من
چه می کنی با من !؟
چهارم :
چه رسوایی تلخی !
همه فهمیده اند
من تو را دوست دارم
اما
تو هنوز نفهمیده ای !؟
پنجم :
روزگار ما
روزگار مهربانی خواهد شد
اگر
تو با من مهربان شوی !!
ششم :
دلت
مال من نیست
اما
دل مرا شکار کرده ای
بی انصاف
به بین با من چکار کرده ای !؟
هفتم :
نگاهت زیباست
زیبایی نگاه تو را
به ترانه ها خواهم بخشید
تا تمام ترانه های جهان
عاشقانه شود
اکبر درویش . آذر و دی ماه سال 1393
کوتاه گویی های عاشقانه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر