بنوشید به سلامتی مردی که ...
سه شعر کوتاه از سال 1373
1
بنوشید
به سلامتی مردی که
اسب خود را زین کرده است
تا فرا رفتن
پیش رفتن
نه فرو رفتن
و درجا زدن
اما ,
دست های پنهان ,
زمینگیرش کرده است
و درجا می زند
و فرو می ریزد
ششم اردیبهشت 1373
2
بنوشید
به سلامتی مردی که
پرچم خود را برافراشته است
تا باشد
اگر چه نیست
اما برای شدن
به مبارزه ای ابدی
تن داده است
ترک جان کرده است
ترک سر کرده است
تا شدن را مفهومی تازه بخشد
دوازدهم اردیبهشت 1373
3
بنوشید
به سلامتی مردی که
آغاز می شود
مردی که در چله ی همیشه ی زمستان
به چهل سالگی می رسد
و آغاز می شود
اینک ,
در پیله ی خود
به شور و شعف نشسته ام
تا پاره کنم
این حصار عنکبوتی را
تا پروانه شدن
تا پر کشیدن به مرز بی نهایت آبی
تا آزاد شدن ...
شب پنجم خرداد ماه سال 1373
مصادف با شب میلادم
اکبر درویش
سه شعر کوتاه از سال 1373
1
بنوشید
به سلامتی مردی که
اسب خود را زین کرده است
تا فرا رفتن
پیش رفتن
نه فرو رفتن
و درجا زدن
اما ,
دست های پنهان ,
زمینگیرش کرده است
و درجا می زند
و فرو می ریزد
ششم اردیبهشت 1373
2
بنوشید
به سلامتی مردی که
پرچم خود را برافراشته است
تا باشد
اگر چه نیست
اما برای شدن
به مبارزه ای ابدی
تن داده است
ترک جان کرده است
ترک سر کرده است
تا شدن را مفهومی تازه بخشد
دوازدهم اردیبهشت 1373
3
بنوشید
به سلامتی مردی که
آغاز می شود
مردی که در چله ی همیشه ی زمستان
به چهل سالگی می رسد
و آغاز می شود
اینک ,
در پیله ی خود
به شور و شعف نشسته ام
تا پاره کنم
این حصار عنکبوتی را
تا پروانه شدن
تا پر کشیدن به مرز بی نهایت آبی
تا آزاد شدن ...
شب پنجم خرداد ماه سال 1373
مصادف با شب میلادم
اکبر درویش
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر