۱۳۹۳ آبان ۳۰, جمعه

همگویی با " فروغ "

دیدی
چگونه
به آن کسی که
می رفت
آن سان
صبور
سنگین
سرگردان
فرمان ایست
داده شد
و به مرد
گفتند
که او ,
زنده نیست
که او ,
هیچگاه
زنده نبوده است !

اکبر درویش . 24 آبان ماه سال 1393

دورم
اما
آن چنان به تو نزدیکم
که انگار
در این فصول طاعونی
کنار هم نشسته ایم
نگاه در نگاه هم
با هم می خوانیم :
" ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد "

اکبر درویش . 23 آبان ماه سال 1393

هم گویی با جاودانه " فروغ فرخ زاد "


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر