. اصلاحات مرد یعنی ، مرده بود خیلی وقت بود که مرده بود اما ، باور کردنش ، شاید برای بعضی ها ، بسیار دشوار بود ! اصلاحات مرد اما جنازه ی این مرده را ، کسانی مومیایی کرده با خود می کشیدند با دستگاه تنفس در دهانش نفس می گذاشتند دست هایش را ، بی هوده تکان می دادند و پاهایش را ، بالا و پایین می کردند تا همه جا جار بزنند : ببینید ببینید اصلاحات زنده است تکان می خورد نفس می کشد این سو و آن سو می رود هنوز نفس دارد هنوز حرف می زند درست است که آهسته حرف می زند هذیان می گوید اما همین هذیان ها ، شاهد این حقیقت زنده است که هنوز وجود دارد و دریغا ، که نمی خواستند و یا نمی توانستند باور کنند اصلاحات مرده است و سال ها پیش ، باید این جنازه را دفن می کردیم ! اصلاحات مرد اکنون دیگر باور کنیم این انالله و اناالیه راجعون ها را باور کنیم مگر آن که کر باشیم و نتوانیم بشنویم مگر آن که کور باشیم و نخواهیم ببینیم این جنازه را شجاع باشیم نترسیم این جنازه ی پوسیده را ، دفن کنیم و ضربدری قرمز ، بر گور آن بکشیم ! اصلاحات مرد یعنی ، مرده بود خیلی وقت بود که مرده بود اما ، باور کردنش ، شاید برای بعضی ها ، خیلی دشوار و سخت بود اما اکنون باور کنیم باور کنیم تا باور نکنیم ، مجبوریم این جنازه را ، باز هم بر دوش خود حمل کنیم اصلاحات مرد چگونه انتظار دارید که این لاشه ی مرده ، دوباره زنده شود و معجزه کند ؟ و باور کنیم که مرده ها هیچ گاه نمی توانند معجزه کنند ! اکبر درویش . ۳۰ خرداد ماه سال ۱۴۰۰ #akbar #darvish #akbardarvish #اکبر #درویش #اکبر_درویش #شعر #شعرهای_اکبر_درویش #شعر #اجتماعی #شعر_معاصر #شعر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر