وصیت کرده ام
جسدم را ،
در رودی خروشان بیندازند
تا به دریا برسم
می خواهم در دریا ،
در کنار ماهی ها ،
تمام شوم
ماهی ها ،
زبان ندارند
فاتحه بلد نیستند
بی فاتحه خوان خواهم بود !
اکبر درویش . سال ۱۳۹۹
#akbar #darvish #akbardarvish #اکبر#درویش
#اکبر_درویش
#شعرهای_اکبر_درویش #شعر_معاصر #شعر #اجتماعی #وصیت #وصیت_نامه
وقتی برای گفتن هزاران حرف داری , وقتی تنها با گفتن می توانی آرامش از دست رفته ات را به دست بیاوری تا بتوانی دوباره پنجه در پنجه ی این زندگی بیندازی , شعر بیانگر احساسات من در این گفتن است که من جز شعر گفتن نمی دانم ..که حتی وقتی سکوت می کنم با شعر سکوت می کنم و این سکوت من فریاد ناگفته های من است اکنون شعرها و دیگر نوشته های من که اگر فریاد من بوده اند اما از سکوت من الهام گرفته اند با کسانی که نه تنها درد مشترک داریم بلکه باید راه مشترک داشته باشیم تا دست در دست هم به سوی جهان مهربانان برویم .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر