۱۳۹۶ خرداد ۱۷, چهارشنبه

اگر بوسه های زیبا نبود !!

اگر بوسه های زیبا نبود
زمین شاید
خالی از سکنه شده بود
خشک و بی آب و علف
 بی هیچ نشانی از زندگی ...
این همه جنگ و کشتار
این همه غارت و چپاول
این همه فقر و نابرابری
این همه ظلم و ستم
مگر فرصت می داد
تا باز انسان در زمین زندگی کند ؟
اما بوسه ها به داد انسان رسیدند
تا نور امید را
در شب های تاریک روشن سازند
تا شوق زندگی را
 در قلب انسان زنده سازند
زیباترین قصه ها را
نویسنده ها ننوشته اند
عاشقانه ترین شعرها را
شاعران نگفته اند
آن چه بوسه های ناب و عاشقانه
با پاکی و صداقت به زبان آوردند
از تمام قصه های نویسندگان و شعرهای شاعران
 زیباتر و با عظمت تر است
امیدی که بوسه ها
در قلب انسان جاری می کنند
به آن ها قدرت می دهد
تا در برابر این همه جنگ و مصیبت
این همه فقر و نابرابری
توان مقاومت پیدا کنند
تا این جهان در هم ریخته ی زشت و پست را
 به معراج زیبایی و عشق ببرند
بوسه ها حرف های ناگفته را می گویند
بوسه ها شعرهای ناسروده را می سرایند
بوسه های زیبا چنان معجزه می کنند
که آیات عشق
در قلب ها تلاوت می شود
و دست ها
در دست یکدیگر جای می گیرند
قلب ها به هم نزدیک می شوند
لحظه های امید پروبال می گیرند
تا این جهان لمیده بر پشتی تفرقه را
 به وحدت و آشتی برسانند
لبانت را بر لبان من بگذار
مرا آن چنان عاشقانه ببوس
تا در زیبا ساختن این جهان پر از مصیبت
 من و تو هم سهمی داشته باشیم !
اکبر درویش . 16 خرداد ماه سال 1396

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر