۱۳۹۶ خرداد ۱۳, شنبه

راه را باز کن ...

راه را باز کن
می آیم
آغوش تو را می خواهم
این امن ترین نقطه ی جهان را
تا باور کنم
زندگی زیباست
و دوست داشتن ,
 می تواند سرآغاز تمام تغییرهای جهان باشد
راه را باز کن
تمام انرژی های جهان هستی
در من فوران گرفته است
این احساس ناب را
این حس زیبا را
عشق تو,
 به من هدیه داده است
اکنون می دانم
که " دوستت دارم "
این جهان شگفت را خلق کرد
تا ما در کنار هم
 به آرامش برسیم
راه را باز کن
می آیم
تا دست های تو را در دست هایم بگیرم
که تمام قدرت هستی
در این ارتباط معنا می یابد
و خواستن ها ,
 به توانستن سلام می کنند
من پر از خواستن هستم
پر از انرژی
پر از احساس های خوب
پر از زیبایی
پر از آواز های ناب شگفت
اکنون برخاسته ام
با جادوی توانستن ها
تا فاتح شوم
خواب های تعبیر ناشده ام را
آرزوهای به خواب رفته ام را
کافی ست که عشق تو,
 بر بود و نبود من سایه اندازد
راه را باز کن
شهر یاس ها و شک ها را ,
پشت سر گذاشته ام
اکنون تنها امید است
که هر روز صبح به من سلام می کند
 و روز مرا زیبا می سازد
راه را باز کن
می آیم
گلبوسه ای بر لبانت خواهم کاشت
تا آیات کتاب عشق را
بر قلب من تلاوت کنی
تا باور کنم
زندگی زیباست
و دوست داشتن ,
 می تواند سرآغاز تمام تغییرهای جهان باشد .
اکبر درویش . 13 خرداد ماه سال 1396

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر