سال ها
می پنداشتم
زندگی می کنم
و همه چیز در دستان من است
ای دریغا
دیر فهمیدم
که زندگی با من بازی می کند
و من در چنگال بی رحم زندگی
هر روز زخمی می شوم
من محکوم بودم
نه حاکم
من زندگی نکردم
من زندگی ام را
همه دادم
اما هیچ به دست نیاوردم
اکنون
به روزهای پایان محکومیت نزدیک می شوم
انگار
تنها راه آزادی من
از زندان زندگی
مرگ من است
آری
تنها با مرگ
من آزاد می شوم
و خلاص می گردم
از چنگال بی رحم زندگی
اکبر درویش . 15 اردیبهشت سال 1393
می پنداشتم
زندگی می کنم
و همه چیز در دستان من است
ای دریغا
دیر فهمیدم
که زندگی با من بازی می کند
و من در چنگال بی رحم زندگی
هر روز زخمی می شوم
من محکوم بودم
نه حاکم
من زندگی نکردم
من زندگی ام را
همه دادم
اما هیچ به دست نیاوردم
اکنون
به روزهای پایان محکومیت نزدیک می شوم
انگار
تنها راه آزادی من
از زندان زندگی
مرگ من است
آری
تنها با مرگ
من آزاد می شوم
و خلاص می گردم
از چنگال بی رحم زندگی
اکبر درویش . 15 اردیبهشت سال 1393
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر