۱۴۰۰ اسفند ۱۷, سه‌شنبه

شب تاب ها بتابید

 ۰

شب همه شب تمام عمر ، فقط شب بی آغاز بی آواز بی پایان ... پس کی ، خورشید را ، که از دریا بیرون می آید ، نماز خواهیم گذاشت ما که هرگز ، دل به دریا نزده ایم و کویر تا کویر ، خشک و پژمرده بوده ایم !؟ شب تاب ها بتابید شب تاب ها بتابید وقتی صدای وزغ ها ، گوش ها را کر می کند و راه، راه ، راه ، همه به بن بست می رسد و شعور گل ، و شرف درخت ، داس را زیارت می کنند اما ، آیا ، این به گل مانده گان در مرداب ، صدای دریا را خواهند شنید تا تقلایی و دل به دریا زدنی، خورشید را در آسمان صدا کند ؟ شب تاب ها بتابید شب تاب ها بتابید که از صدای وزغ ها خسته شده ام و دلم ، تشنه ی شنیدن آواز گل هاست و به درخت ها می اندیشم در وسعت یک جنگل سرسبز کاش می شد دل به دریا بزنیم ! اکبر درویش . اول اسفند ماه سال ۱۴۰۰ #akbar #darvish #akbardarvish #اکبر #درویش #اکبر_درویش #شعر #شعرهای_اکبر_درویش #شعر #اجتماعی #شعر_معاصر #شعر



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر