۱۴۰۰ اسفند ۱۷, سه‌شنبه

بندها را بی هوده نبسته اند !

 .

نفسم ، بند آمد بندها را ، بی هوده ، نبسته اند بر سر هر کوچه هر خیابان هر میدان ! نفسم ، بند آمد بندها را ، بی هوده ، نبسته اند ! گفتند : ساکت ساکت شدیم گفتند : خاموش خاموش شدیم شب بود تیره و تار َشب شدیم شب شکن بودیم شب نشین شدیم و نفس هامان را ، بر روی بندها ، پهن کردیم ! بند ها را ، بی هوده ، نبسته اند روزه ی سکوت را ، شکسته ام بی نفس بر روی بندها ... روزه ی سکوت را ، شکسته ام !! ای دریغا ، از یک نجوا که صدا شود که فریاد شود در کوچه ها در خیابان ها در میدان ها ... ای دریغا ، از یک جرقه ، یک شعله ، که روشن سازد این شب خاموش را ! روزه ی سکوت را ، شکسته ام بندها را ، بی هوده ، نبسته اند نفسم ، بند آمد !! اکبر درویش . ۱۱ آبان ماه سال ۱۴۰۰ #akbar #darvish #akbardarvish #اکبر #درویش #اکبر_درویش #شعر #شعرهای_اکبر_درویش #شعر #اجتماعی #شعر_معاصر #شعر #



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر