۱۳۹۸ بهمن ۲۶, شنبه

ای عشق



واژه ی شعرهای من شده ای
ای عشق
چون باران تند بهاری
بر هستی من می باری
تا برهوت بودن مرا ،
پر از گل های سرخ و شقایق کنی

ای عشق
چه زیبا آمده ای
تا مرا زیبا کنی
تا دنیای مرا زیبا سازی

ای عشق
من با تو زندگی می کنم
با تو نفس می کشم
و وقتی سایه ات برسر من گسترده می شود
می توانم دوست بدارم
نه تنها خودم را
که تمام دنیا را

ای عشق
در قلب من خانه کن
چون ابر باش
ببار تا تمام قلب های خالی را لبریز کنی
تا سرود دوست داشتن را ،
در همه جای این زمین جار بزنی

ای عشق
با تو دوست داشتن را آموختم
اکنون همه را دوست می دارم
و می خواهم که سایه ی تو ،
بر تمام جهان سایه اندازد

ای عشق
تو باشی ،
عدالت را هم خواهم داشت
و آن چنان به وسعت آزادی پر می کشم
که می توانم تمام مردم جهان را ،
عاشق کنم.

اکبر درویش.  ۲۵ بهمن ۱۳۹۸

#اکبر #درویش #اکبر_درویش #شعر #عشق #والنتاین#دوست_داشتن#آزادی#عدالت


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر