۱۳۹۳ مهر ۱۳, یکشنبه

آبستن شده ام

آبستن شده ام
باور می کنی !؟
این نطفه را
روز به روز بیشتر احساس می کنم
که در من رشد می کند
که بزرگ می شود
بزرگ تر
پر می شوم
لبریز می شوم
و همه این می شوم که در من
به جنب و جوش افتاده است

آبستن شده ام
باور می کنی !؟
و ویار کرده ام
هوس عاشقی دارم
لبخندها را می خواهم
نقش بسته بر صورت ها
دست ها را می خواهم
گره در دستان هم
و ویار کرده ام
ساعتی آزادی را
لحظه ای عدالت را

آبستن شده ام
باور می کنی !؟
از رویاهایی همه زیبا
از آرزوهایی همه بزرگ
و بیزار شده ام
از گریه ها و شیون ها
از چوبه های دار
از سحرگاهان اعدام
و ویار کرده ام
روزهای خوش بی اندوه را
روزهای شاد بی انتها را

آبستن شده ام
باور می کنی !؟
من رویاهای زیبای مردم جهان را
آبستن شده ام
و در انتظار تولد این سوگلی
لحظه ها را
چه سخت به انتظار نشسته ام

اکبر درویش . 9 مهر ماه سال 1393

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر