اول :
دریغا ,
شهر زیبای ما
" تهران "
با نگاه های هرزه
و متلک های وقیح
چراغانی می شود !
شهر زیبای ما
" تهران "
با نگاه های هرزه
و متلک های وقیح
چراغانی می شود !
دوم :
بدبخت " تهران ! "
شهر فساد و فحشا
مکان امن اعتیاد
جای دزدی و چپاول
و , ...
مردمی که برای پول به هزار رنگ در می آیند 1
شهر فساد و فحشا
مکان امن اعتیاد
جای دزدی و چپاول
و , ...
مردمی که برای پول به هزار رنگ در می آیند 1
سوم :
بیچاره " تهران ! "
نمی داند به برج های بلندش بنازد
یا خانه های ویران جنوب شهرش را بنالد
از آدم های میلیاردرش حرف بزند
یا قصه ی مردم فقیر و گرسنه اش را هوار کند !؟
نمی داند به برج های بلندش بنازد
یا خانه های ویران جنوب شهرش را بنالد
از آدم های میلیاردرش حرف بزند
یا قصه ی مردم فقیر و گرسنه اش را هوار کند !؟
چهارم :
دشنام های رکیک
فحش های زشت
دل " تهران " مرا به درد آورده است
افسوس که کلام مهربانی
دیگر شنیده نمی شود !
فحش های زشت
دل " تهران " مرا به درد آورده است
افسوس که کلام مهربانی
دیگر شنیده نمی شود !
پنجم :
بی ناموسی فریاد می کند
درمانده " تهران "
چه روز و شب هایی را شاهد است
در زیر بار این همه فساد
قلب ساده اش به نفس نفس افتاده است !
درمانده " تهران "
چه روز و شب هایی را شاهد است
در زیر بار این همه فساد
قلب ساده اش به نفس نفس افتاده است !
ششم :
یادش بخیر
" تهران " قدیم
با مردم ساده و مهربانش
و لب هایی که لبخند می زدند
و نگاه هایی که آرامش می بخشیدند
و دست هایی که همه یار بودند ...
" تهران " قدیم
با مردم ساده و مهربانش
و لب هایی که لبخند می زدند
و نگاه هایی که آرامش می بخشیدند
و دست هایی که همه یار بودند ...
اکبر درویش . نیمه ی اول اسفند ماه سال 1394
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر