۱۳۹۴ اسفند ۲۲, شنبه

عاشقانه ها

اول :
به خانه ام بیا
چراغ ها روشن می شوند
و درها آغوش می گشایند
به خانه ام بیا
پنجره ها گل می دهند .
دوم :
و تو ,
زیباترین اتفاق زندگی من
مرا از نو نوشتی
ای عشق !
سایه ات بر سرم گسترده تر باد .
سوم :
آغوش تو
گرم می کند
این روزهای سرد مرا
محکمتر مرا در آغوش بگیر !
چهارم :
دلم به درد آمده است
ای عشق ,
به دادم برس
سایه ی تو را بر سرم کم دارم .
پنجم :
می روی
دل مرا هم با خودت می بری
بی رحم
با دل تو که پیش من نیست
چه کنم !؟
ششم :
عشق
بیرحم ترین قاتلی بود
که سراغ من آمد
هر روز مرا می کشد
اما باز به من جان می بخشد
تا دوباره برای مردن آماده شوم !!
اکبر درویش . اسفند ماه سال 1394

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر