سکوت کن
حرفی نزن با تو ، تمام آسمان مال من است با تو ، تمام زمین مال من است سکوت کن حرفی نزن با تو ، تمام دنیا مال من است هر چند ، غم دارم درد دارم غم تمام مردم دنیا درد تمام هستی بغض ، گلویم را می فشارد و از این همه مصیبت در جهان ، به سوک نشسته ام بی عدالتی ها را می بینم نابرابری ها را و این جنگ های پی در پی را که بر جهان سایه انداخته است اما ، باز تو را می خوانم تو را ای عشق ، که قلب مرا ، به طپش واداشته ای سکوت کن حرفی نزن من شکسته از تمام دردها ، تو را صدا می زنم تو را می خوانم که در کنار تو ، به آرامش می رسم روزگار سختی ست همه نامردمی همه بی رحمی اما عشق تو ، به من توان می دهد مرا جان می دهد تا زندگی را و زندگی کردن را ، دوست داشته باشم سکوت کن حرفی نزن من و تو با سکوت ، تمام حرف های مان را خواهیم زد و در جهان بی آزادی بی عدالت بی وحدت بی برابری ، از عشق سخن خواهیم گفت . اکبر درویش . ۱۳ فروردین ماه سال ۱۴۰۱ #akbar #darvish #akbardarvish #اکبر #درویش #اکبر_درویش #شعر #شعرهای_اکبر_درویش #شعر #اجتماعیوقتی برای گفتن هزاران حرف داری , وقتی تنها با گفتن می توانی آرامش از دست رفته ات را به دست بیاوری تا بتوانی دوباره پنجه در پنجه ی این زندگی بیندازی , شعر بیانگر احساسات من در این گفتن است که من جز شعر گفتن نمی دانم ..که حتی وقتی سکوت می کنم با شعر سکوت می کنم و این سکوت من فریاد ناگفته های من است اکنون شعرها و دیگر نوشته های من که اگر فریاد من بوده اند اما از سکوت من الهام گرفته اند با کسانی که نه تنها درد مشترک داریم بلکه باید راه مشترک داشته باشیم تا دست در دست هم به سوی جهان مهربانان برویم .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر