یادم باشد
عاشقی ،
بهائی دارد
و من ،
این بها را
با خون می پردازم
در راه تو ای عشق
ای ایران
ای سرزمین دلیران
اکبر درویش . آبان ماه سال ۱۴۰۲
#akbar#darvish#akbardarvish# #اکبر #درویش #اکبر_درویش #شعر #شعرهای_اکبر_درویش #شعر_اجتماعی #شعر_روز
وقتی برای گفتن هزاران حرف داری , وقتی تنها با گفتن می توانی آرامش از دست رفته ات را به دست بیاوری تا بتوانی دوباره پنجه در پنجه ی این زندگی بیندازی , شعر بیانگر احساسات من در این گفتن است که من جز شعر گفتن نمی دانم ..که حتی وقتی سکوت می کنم با شعر سکوت می کنم و این سکوت من فریاد ناگفته های من است اکنون شعرها و دیگر نوشته های من که اگر فریاد من بوده اند اما از سکوت من الهام گرفته اند با کسانی که نه تنها درد مشترک داریم بلکه باید راه مشترک داشته باشیم تا دست در دست هم به سوی جهان مهربانان برویم .
یادم باشد
عاشقی ،
بهائی دارد
و من ،
این بها را
با خون می پردازم
در راه تو ای عشق
ای ایران
ای سرزمین دلیران
اکبر درویش . آبان ماه سال ۱۴۰۲
#akbar#darvish#akbardarvish# #اکبر #درویش #اکبر_درویش #شعر #شعرهای_اکبر_درویش #شعر_اجتماعی #شعر_روز
چشم هایت
آن دو چشم زیبا
وسوسه انگیز
مرا جادو کرد
ومن ،
که همیشه
دشمن سرسخت وابستگی بودم
به چشمان زیبای تو وابسته شدم
مانده ام
درمانده
که چگونه با این وابستگی ،
باید زندگی کرد
کاش عشق کاری کند
کارستان
تا قلب تو هم ،
برای من بطپد
که تو نیز از عشق من ،
لبریز شوی
قلب های مان ،
خانه ی یک عشق عمیق شود
تا از این وابستگی ،
سر سلامت گذر کنم
تا به دلبستگی برسیم
دوستت دارم
اما نمی خواهم وابسته ی تو باشم
که می خواهم
دلبسته ی هم باشیم
تا داستان یک عشق پرشکوه شویم
اکبر درویش . اسفند ماه سال ۱۴۰۱
#akbar#darvish#akbardarvish# #اکبر #درویش #اکبر_درویش #شعر #شعرهای_اکبر_درویش #شعر_عشق #شعر_روز #شعر_عاشقانه