می اندیشید
به آرزوهایش
شایدها
بایدها
و شایدهایش ،
دری بسته بود
که گاه ،
در خواب می دید
و بایدها ،
و بایدهایش را ،
باد با خود برده بود
در کجا ؟
در ناکجاآباد !
می اندیشید
اکنون
شاید
شاید هایش را ،
با بایدها
از خواب و خیال گرفته
تا به واقعیت برساند
می اندیشید
اکنون آیا
بایدهایش
شاید هایش را ،
احیا خواهد کرد ؟
بر خواست
لباس هایش را پوشید
کفش ها را به پا کرد
و بیرون زد
تا ...
اکبر درویش . ۱۰ مهر ماه سال ۱۴۰۱
#akbar #darvish #akbardarvish # اکبر #درویش #اکبر_درویش #شعر #شعرهای_اکبر_درویش #شعر #اجتماعی #شعر_معاصر #شعر #شعر_روز
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر